عشق ها می میرند ... رنگ ها رنگ دگر می گیرند ... و فقط خاطره هاست ... که چه شیرین و چه تلخ .... دست نا خورده بجا می ماند ...
حالم بد می‌شه وقتی فکر می‌کنم روی هیچ چی نمیشه حساب وا
کرد...شاید خصلت پاییز اینه که با
خودش و این غروبای دلگیرش برای من یه دل گرفته میاره...

شب تاریکیه.. با اینکه خدا یه مشت ستاره پاشیده تو دل آسمونش.. توی کتابی خوندم که هیچ چیز در این دنیا اتفاقی نیست.. و حالا ایمان دارم که هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست.. شب سرد.. تاریکی.. یه خواب پریشون... صدای زنگ نحس ساعت... و یکباره صدای شکستن... صدای بریدن...

دلم برا خیلی چیزا تنگ شده...

می دونی... اگه یه تیکه چوب رو بخوای 90 درجه خم کنی مطمئنن می شکنه... اما اگه وقتی یه ساقه ی نازکه، 5 درجه خمش کنی... بعد که یه ذره جون گرفت 20 درجه... تا زمانی که داشت می شد یه چوب کامل، برسونیش به 90 ... دیگه نمی شکنه... آخه از همون موقعی که یه ساقه ی نازک بوده خم شدن رو با خودش درک کرده ... به این باور رسیده که سهمش از دنیا اینه که خم بشه و ... خم بشه و ...

از امروز به خودم مثل همیشه گفتم که:

دل من دیگه خطا نکن

 میدونم همه چیز رو به انتهاست...

 انگاریه قصه بود..
از یکی بود ونبود آغاز وبا قصه ی ما به سر رسید تموم شد...

مثل همیشه...

برگ موند و تنهایی سرد پاییز...

اما خب قصه بود...

من گمان می کردم

دوستی همچون سروی سبز

چار فصلش همه آراستگی ست
من چه میدانستم
هیبت باد زمستان هست

من چه میدانستم
سبزه میپژمرد از بی آبی

سبزه یخ میزند از سردی دی
من چه میدانستم
دل هرکس دل نیست

قلب ها از آهن و سنگ

قلب ها بی خبر از عاطفه اند


برای آخرین بار، قبل از خدا نگهدار

برات دعا می کنم، خوش باشی و بهاری

مواظب خودت باش دیگه سفارشی نیست

از منی که شکستم ،به تو که موندگاری...


 

نظرات 4 + ارسال نظر
آتنا پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:56 ب.ظ http://www.partenon.blogsky.com

دوست خوبم سلام:
دست و پایم گم بود دل من می لرزید ساعت از لحطه دیدار گذشت آمدی وه که چه زیبا بودی دیدمت ساده تر از آینه ها بود دلت دیدنت شک و تردید مرا پایان داد وچنین بود که آغاز شدی در قلبم.....

به عاشقانه های من هم تشریف بیار

سبز باشی و پایدار.

مریم پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:01 ب.ظ

خیلی قشنگ بود اما غمگین.ولی عالی بود.امیدوارم همیشه شاد باشی یاسی مهربون

نادونی پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:24 ب.ظ http://n-a-d-o-n.blogsky.com

سلام.....
منم امشب خیلی دلم گرفته
ولی بهشما نمیگم غم چیز خوبیهاندکی صبر سحر نزدیک است
آره شاید خاصیت پاییز باشه...
نمیدونم
مراقب خودت باش...
تاتا

هومن جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:50 ب.ظ http://www.mohtadan.blogfa.com

سلام وبلاگ قشنگی داری

و امید وارم هر جا که هستی شاد باشی

بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد